به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟
میگه از شوهرش؟؟؟؟؟ پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود
کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد… !
رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟
میگه برا کباب؟
پـ ن پـ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم میخوام
دیدم کسی در میزند
در را گشودم سوی او
دیدم “پـَـــ نــه پـَـــ ” است در میزند
“پـَـــ نــه پـَـــ ” با همه “پـَـــ نــه پـَـــ ” بودنش هر شب به من سر میزند
ای دوستان بی وفا از “پـَـــ نــه پـَـــ ” بیاموزید وفا
“پـَـــ نــه پـَـــ ” با همه ” پـَـــ نــه پـَـــ ” بودنش هر شب به من سر میزند
روز یارو میره تو بانک به صندوقدار میگه:آقا شما صندوقداری؟؟؟
صندوقدار میگه:پ ن پ هاچ بکم
به دوستم میگم دارم واسه چند روز میرم آبادان
میگه واسه کار داری میری؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ یه دماسنج خریدم دارم میرم تو دمای بالای ۵۰ درجه تستش کنم
صدای خروپفش کشتمون !
تکونش دادم از خواب پریده
میگه سر صدام اذیتت میکنه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم
میخواستم بت بگم سعی کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی!
تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته!
میگم پولیه؟
میگه پ نــه پ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو براتون مزاحمت ایجاد کنند
بعد از چند ساعت عمل بچم به دنیااومده با کلی ذوق به بابام
نشونش می دم.میگه بچته؟؟؟!! میگم پَــــ نَ پَــــ اینو الان
از اینترنت دانلود کردم نسخه آزمایشیه واسه تست تا اصلش بیاد!!!
عاقد سر سفره عقد : عروس خانم وکیلم؟
پَ نه پَ دکتری ! دعوت کردیم سطح مجلس بره بالا !
مادر بزرگ مادرم ۱۲۰ سالشه، دیدمش لبــاس ورزشی پوشیده داره نرمــش می کنه بهش می گم : ننجون شما هم ورزش می کنی؟
گفت : چرا که نه….!!
گفتم فیس بوک هم میرید؟
گفــت پـَـَـ نــه پـَـَــــ از فیس بوک بر می گردم، فکـــر کردی دوست دخــــتری که الان تـــو فیس بوک داری کیه….؟
۲ دستی زدم تو سر خودم !
یارو اومده می بینه همکارم توی اتاق نیست باز می پرسه خانم فلانی نیست؟
پـــ نه پـــ هستن. افتادن پشت اون کمد. با خط کش بزن در بیاد
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم …
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت !
شیشه رفته تو دستم , دارم از درد جیغ و داد می کنم
به رفیقم میگم در بیار, میگه شیشه رو؟
میگم پَــــ نَ پَــــ , ادای من و در بیار شاد شیم !
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند. گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند.
پـَـ نـَـ پـَـ کچلی را بگرفتند و سرش شانه زدند!!!
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
از دستشویی شرکت اومدم بیرون
منشیه یه نگاهی می کنه و با پوزخند می گه دستشویی بودین ؟
پ نه پ آفتابه طفلی کاره واجب داشت رفته مرخصی رفتم جاش واستادم
تو جاده پلیس دیدم دستمو کردم بیرون انگشتمو می چرخونم
رفیقم می گه : داری به ماشینای روبرویی علامت میدی؟
پ نه پ انگشتم تو دماغم بوده داغ کرده دارم خنکش می کنم